طليعه سُوَر در كلام وحي (2)

پدیدآوراسماعیل نساجی زواره

تاریخ انتشار1388/09/22

منبع مقاله

share 504 بازدید
طليعه سُوَر در كلام وحي (2)

اسماعيل نسّاجي زواره

خداوند با آغاز كتاب وحي، و ساير سوره‏هاي قرآن، اين ادب ديني را به بندگانش ياد داده كه هركار و عملي را با نام او آغاز و شروع كنند تا كارها رنگ الهي پيدا كند.
«بسم اللّه الرحمن الرحيم» تنها ره‏آورد پيامبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله نيست، بلكه از طليعه نامه حضرت سليمان عليه‏السلام به ملكه سباء بر مي‏آيد كه قبل از اسلام نيز، ساير پيامبران كارها و مكتوبات خود را با «بسم الله» آغاز مي‏كردند. حضرت سليمان عليه‏السلام در نامه خود كه به ملكه شهر سبأ مي‏نويسد، آن را با نام خدا شروع مي‏كند و ملكه براي بزرگان سرزمينش نقل مي‏كند كه نامه‏اي از حضرت سليمان عليه‏السلام رسيده است1. «اِنَّهُ مِنْ سُليمانَ وَ اِنَّهُ بِسْمِ اللّهِ الرّحْمنِ الرَّحِيمِ»2. و باز مي‏بينيم حضرت نوح عليه‏السلام در آن طوفان عجيب، هنگام سوار شدن به كشتي كه روي امواج كوه پيكر آب در حركت بود، براي رسيدن به نجات و پيروزي كامل به ياران خود دستور مي‏دهد: «هنگام حركت و زمان توقّف كشتي، نام خدا را بر زبان جاري سازند». و مشاهده مي‏كنيم كه در پايان با موفقيّت تمام پياده شدند و از خطر گذشتند3. چنانكه قرآن مي‏گويد به نوح عليه‏السلام گفته شد: «اي نوح از كشتي فرود آي كه سلام و بركات ما بر تو و همراهانت...».
«يا نُوحُ أهْبِطْ بِسَلامٍ مِنّا وَ بَرَكاتٍ عَلَيْكَ وَ عَلي اُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ...»4. و از روايات اهل‏بيت: استفاده مي‏شود كه همه كتب آسماني با مضمون اين سخن آغاز شدهاست: «هيچ كتابي خداوند از آسمان فرو نفرستاده است مگر اين كه اولش بسم‏اللّه باشد». «ما اَنْزَلَ اللّهُ مِنَ السّماء كتابا اِلاّ و فاتِحتُهُ بسم اللّه الرّحمنِ الرحيم». و اين سيره مشترك همه پيامبران الهي بوده است؛ زيرا مهمترين خط حاكم بر رسالت همه پيامبران الهي دعوت به سوي خدا بوده است5

اشتراك لفظي و اختلاف معنوي

نزول مكرّر آيه «بسم اللّه...» نشانه اختلاف معنا و تفسير آن در هر سوره است. اين آيه در سراسر قرآن كريم، اگر چه از نظر لفظي و ظاهري يكسان است، امّا از نظر معنوي و تفسيري گوناگون است. اختلاف معنوي و اشتراك لفظي اين آيات از آن رو است كه بسم‏اللّه هر سوره، جزئي از آن سوره و با محتواي آن هماهنگ و به منزله عنوان و تابلوي آن سوره است و چون مضامين و معارف سوره‏هاي قرآن با يكديگر متفاوت است، معناي «بسم‏اللّه...» در سوره‏ها مختلف خواهد بود و در هر سوره درجه‏اي از درجات و شأني از شؤون الوهيّت خداي سبحان و رحمانيّت و رحيميّت او را بازگو مي‏كند و از اين جهت همانند اسماي خداوند در پايان آيات است كه با محتواي آيات هماهنگ و به منزله برهاني بر محتواي آن است. بر اين اساس، اگر محتواي سوره‏اي به خوبي بيان و روشن شود، تفسير «بسم الله...» آن سوره نيز روشن خواهد شد6.
به همين دليل از نظر فقهي بايد در نماز «بسم الله...» به قصد همان سوره‏اي باشد كه نمازگزار قصد تلاوت آن را دارد و در صورت عدول نمازگزار از سوره‏اي به سوره ديگر بايد «بسم الله...» را به قصد سوره جديد تكرار كند و گرنه نماز اشكال پيدا مي‏كند7.

مفاهيم و محتواي آيه

سه اسم از اسماي حُسناي خداوند سبحان در اين آيه كريمه آمده است كه به ترتيب عبارت است از:
الف. اللّه: برترين نام از نام‏هاي ذات مقدس است كه مستجمع صفات كماليّه است. اين نام مبارك كه از آن به عنوان «لفظ جلاله» ياد مي‏شود و 2697 بار در قرآن به كار رفته است، در اصل «اِلإله» بوده و همزه دوم آن بر اثر كثرت استعمال حذف شده و به صورت «اللّه» در آمده است و تفاوت آن با «اِله» اين است كه لفظ «اِله» بر هر معبودي اطلاق مي‏شود؛ حق باشد يا باطل. امّا لفظ «اللّه» مختص ذات مقدس خداوند است كه جامع همه صفات جلالي و جمالي است و جز بر او؛ بر هيچ موجود ديگري اطلاق نمي‏شود و از اين رو موصوف همه اسماي حسناي خداوند قرار مي‏گيرد ولي خود، صفت هيچ اسمي واقع نمي‏شود و بر اين اساس گفته مي‏شود: «اللّه اسم ذات و ديگر اسم‏هاي خداوند صفات اوست»8.
ب. الرحمن و الرحيم: دو صفت از صفات علياي خداوند سبحان است كه از «رحمت» مشتق شده است. فرهنگ‏هاي لغت براي واژه «رحمت» معاني فراواني مانند: رقّت، رأفت، لطف، رفق، عطوفت، حُبّ، شفقت و دلسوزي ذكر كرده‏اند؛ در حالي كه اوّلاً اينها مراحل پيشين رحمت است نه خود آن؛ زيرا با مشاهده صحنه‏هاي رقّت‏آور، ابتدا در قلب انسان رقت، لطف، عطوفت، دلسوزي، محبت و سپس رحمت پديد مي‏آيد، ثانيا آنچه گفته شد، ويژگي مصداقي از مصاديق رحمت است كه در آدمي حادث مي‏گردد؛ امّا رحمتي كه مخصوص ذات اقدس خداوند است، اين ويژگي را ندارد؛ زيرا خداوند از هر گونه انفعال و تأثر منزّه است9؛ چنانكه اميرالمؤمنين عليه‏السلام مي‏فرمايند: «خداوند؛ رحيمي است كه به رحمت موصوف نمي‏شود». «رحيمٌ لا يوصَفُ بِالرِّقَّةِ»10.
بنابراين معناي جامع رحمت همان اعطاء و افاضه براي رفع حاجت نيازمندان است.
دو واژه «الرحمن» و «الرحيم» كه در ماده مشترك است، بر اثر تفاوت در هيأت و ساختار لفظي، داراي دو معناي مختلف است11.
كلمه «الرحمن» صيغه مبالغه است كه بر كثرت و بسياري رحمت دلالت مي‏كند و كلمه «الرحيم» صفت مشبهه است كه ثبات و بقا و دوام را مي‏رساند؛ پس خداي رحمان معنايش خداي «كثيرالرحمة» و معناي رحيم خداي «دائم‏الرحمة» است12 كه اولي رحمت فراگير، مطلق و بي‏مقابل است كه همه چيز و همه كس را شامل مي‏شود و چنين رحمتي در برابر غضب نيست، بلكه غضب از مصاديق آن است و در ساير آيات قرآن، به عنوان رحمت عام مطرح شده است. و دومي رحمت ويژه، متناهي و خاص الهي است كه مخصوص مؤمنان است و اين رحمت در برابر غضب و سخط اوست. و در ساير آيات به عنوان رحمت خاص مطرح شده است و توفيق ياري دين و فراگيري معارف و انجام دادن عمل صالح در دنيا و رسيدن به بهشت و رضوان الهي در آخرت از مظاهر بارز آن است13.

بركات آيه

هركار بزرگ يا كوچك كه با نام خداوند شروع شود نه تنها به ثمر مي‏رسد، بلكه مورد بركت نيز قرار گرفته و بيش از مقدار انتظار نتيجه مي‏دهد. حضرت امام محمد باقر عليه‏السلام فرموده‏اند: «سزاوار است كه هركار بزرگ يا كوچك با (بسم الله الرحمن الرحيم) آغاز شود تا خير و بركت در آن پايدار بماند».
«... و ينبغي الاءتيانُ بِها«بسم اللّه...» عِندَ افتتاحِ كُلَّ امرٍ عظيمٍ اَوْ صَغيرٍ لِيُبارَكَ فيه)14. همچنين از برخي احاديث ديگر چنين بر مي‏آيد كه مشغول شدن به قرائت «بسم‏الله...» مايه نجات است، اگر چه به عنوان شروع در كاري نباشد؛ مانند آنچه از حضرت رسول اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله روايت شده كه آن حضرت فرمودند: «هر كسي بخواهد كه حق تعالي او را از زبانيه15 دوزخ نجات دهد، بايد به قرائت «بسم الله...» مشغول شود؛ زيرا كه آن نوزده حرف است، تا حق تعالي هر حرف از آن را سِرّي قرار دهد از جهت دفع هر يك از زبانيه‏ها16.

احكام تلاوت «بسم الله...» در قرائت قرآن

خواندن «بسم الله الرحمن الرحيم» در آغاز سوره‏هاي قرآن واجب و هنگام ابتدا به آيات ميان سوره‏ها، مستحب است؛ به‏ويژه هنگامي كه آيه با نام پروردگار آغاز گردد و يا آيه در شرح نعمات الهي، اوصاف مؤمنين، پاداش، بهشت و... باشد. و چنانچه آيه با نام شيطان، كفّار، منافقين، مشركين، كيفر، جهنّم و... باشد، بهتر است خواندن آن ترك شود. همچنين تلاوت آن در آغاز سوره «توبه» ممنوع است؛ زيرا اين سوره با برائت از كفّار و مشركين شروع شده است و اين موضوع با رحمت خداوند سازگاري ندارد؛ امّا در ابتدا به آيات مياني اين سوره بلامانع است هرچند كه بهتر است در ميان آيات اين سوره هم ترك گردد.
هرگاه بخوانيم هنگام تلاوت آياتي از قرآن، جاي ديگري از كلام‏الله مجيد را بخوانيم، بدين صورت عمل مي‏كنيم:
1. در صورتي كه قسمت دوم، آياتي از بقيه همان سوره و يا اواسط سوره‏هاي بعد از آن باشد، خواندن «بسم الله...» مستحب است؛ مگر اينكه قسمت بعدي، ابتداي يك سوره باشد كه در اين صورت ذكر آن در آغاز هر سوره واجب است.
2. اگر قسمت دوم تلاوت ما، از آيات قبلي همان سوره باشد كه تا آن لحظه نخوانده‏ايم و يا از سوره‏هاي قبل از آن باشد، قسمت دوم را نيز بايد با «بسم الله...» شروع كنيم و خواندن آن امري است واجب17.

دافع شيطان

امام صادق عليه‏السلام از قول پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله نقل مي‏كند كه فرمودند:
«هنگامي كه مردم سفره غذا را مي‏گسترانند، چهار هزار فرشته به دور آن جمع مي‏شوند؛ اگر بنده (بسم اللّه الرحمن الرحيم) گفت، فرشتگان مي‏گويند: خدا بر شما و بر غذايتان بركت فرستد و به شيطان خطاب مي‏كنند كه اي فاسق بيرون رو، و اگر (بسم الله...) نگفتند، فرشتگان به شيطان مي‏گويند: بيا اي فاسق و با اين‏ها غذا بخور. و چون بعد از غذا سفره جمع شد و يادي از خدا نشد، فرشتگان مي‏گويند: مردي كه خدا به ايشان نعمت ارزاني داشته، پروردگارشان را فراموش كرده‏اند»18.
يكي از عواملي كه مي‏تواند هم در جهت پيش‏گيري و هم براي درمان جان آدمي بسيار مفيد و مؤثر باشد، اين است كه انسان خود را به گفتن ذكر «بسم الله...» مشغول كند؛ زيرا اين جمله شريفه يكي از بزرگترين مصاديق ذكر خداست و درصورتي كه بر آن مداومت شود و هيچ گاه فراموش نگردد، اين پند و درس عميق را به انسان آگاه مي‏دهد كه كاري كه با نام خدا، آن ذات پاك و مقدس آغاز شود، نبايد با آلودگي و وساوس شيطاني و خواطر نفساني همراه باشد و نيز به او القا مي‏شود كه استعانت فقط به درگاه خداوند متعال شايسته است و در هيچ امري غير حق را دخيل نمي‏كند و طبيعي است كه وقتي انسان اين چنين عمل كند، ديگر جايي براي وسوسه‏هاي شيطان لعين باقي نمي‏ماند مگر اينكه «بسم الله...» لقلقه زباني بوده باشد

پاورقيها:

1. تفسيرنمونه: ج1، ص7.
2. نمل: 30.
3. مأخذ قبل: ص6 - 7.
4. هود: 48.
5. جوادي آملي، تسنيم، ج1، ص298.
7. همان: ص292.
8. همان: ص279 - 280.
9. همان: ص280.
10. نهج‏البلاغه: صبحي صالح، خطبه 179.
11. تسنيم: ج1، ص281.
12. الميزان: ج1، ص33.
13. مأخذ قبل: ص292 - 293.
14. تفسير صافي: ج1، ص70.
15. مراد از زبانيه مأموران آتش جهنّم است و شايد از اين جهت زبانيه گفته شده كه انسان‏ها را به آتش پرتاب مي‏كند اين لفظ يك بار در قرآن (سوره علق، آيه 18) آمده است: (قاموس قرآن، ج3، ص156.
16. تسنيم: ج1، ص319.
17. حلية‏القرآن(2)، سيد محسن موسوي، ص142 - 143.
18. فروع كافي: ج6، ص292.

مقالات مشابه

ارزیابی دیدگاه مفسران درباره معناشناسی «معیشت ضنک» در آیه ۱۲۴ طه

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهسیدمحمد موسوی مقدم, فتح‌الله نجارزادگان, شیما محمود‌پور

نقش سیاق در تفسیر آیة تبلیغ

نام نشریهسراج منیر

نام نویسندهعباس اسماعیلی‌زاده, محبوبه غلامی

بررسي ديدگاه تفسيري علامه طباطبايي در تفسير آيه تبيان

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهعلی نصیری, سیدمصطفی مناقب, سیدکریم خوب‌بین خوش‌نظر

بررسي برداشت‌هاي تفسيري علامه‌طباطبايي درباره آيات مربوط به لوح محفوظ

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهسیدمرتضی حسینی شاهرودی, محمدعلی وطن‌دوست

بررسي آیات استثنايي سوره هاي انعام و اسراء

نام نشریهحسنا

نام نویسندهقاسم بستانی, مینا شمخی, نصره باجی